ماجراهای ژول ورن

ژول ورن در پی علاقه خود برای ماجراجویی سعی میکند در دفتر مجله آرتیموس لوکاس محقق و جهانگرد بزرگ مشغول به کار شود و با شجاعتی که از خود نشان میدهد بلافاصله جذب گروه تحقیقاتیه آنها شده و در پایان هر سفر خاطرات خود را در قالب یک داستان مینویسد
قسمت اول : آفریقای جنوبی South Africa
ژول ورن در پی علاقه خود برای ماجراجویی سعی میکند در دفتر مجله آرتیموس لوکاس محقق و جهانگرد بزرگ مشغول به کار شود و با شجاعتی که از خود نشان میدهد بلافاصله جذب گروه تحقیقاتیه آنها شده و در پایان هر سفر خاطرات خود را در قالب یک داستان مینویسد
قسمت پنجم : سفر به ماه Moon
گروه تحقیقاتی به نمایش پرتاب اولین مرد فضانورد به ماه دعوت میشوند ولی ناگهان سفینه به سرقت میرود آنها متوجه رد پای کاپتان نمو میشوند و به دنبال پس گرفتن آن به زیر زمین سفر میکنند.
قسمت ششم : جبل الطارق Gibaltar
گروه تحقیقاتی به پایگاهی نظامی در جبل الطارق میروند تا درباره میمون های انسان نما تحقیق کنند در آنجا متوجه میشوند که میمون ها با صدای سوت تسخیر شده اند و همه اینها توسط پادشاه میمون ها که خودش یک انسان است برای مقاصد خاصی انجام شده است.
قسمت هفتم : قلمروی تزار The lands of the czar
گروه تحقیقاتی به دعوت تزار روسیه به آنجا میروند اما متوجه میشوند که الماس در خطر است آنها در نهایت هم الماس که همان دختر تزار است را نجات میدهند هم بدین وسیله فرد خائن دربار را شناسایی میکنند.
قسمت هشتم : شهاب سنگ طلایی The lands of the czar
یک شهاب سنگ طلایی قرار است به زمین برخورد کند ولی دانشمندان به وسیله اشعه مسیر آنرا منحرف میکنند ولی دستیاران کاپیتان نمو دوباره مسیرش را به سمت زمین برمیگردانند گروه تحقیقاتی و پرفسور نیکلز مانع دستیابی نمو به شهاب طلایی میشوند.


قسمت نهم : کوههای کارپات Carpathians
آرتیموس پیغامی از ترانسیلوانیا دریافت میکند مبنی براینکه در آن شهر اشباح وجود دارد و مزاحم زنان شهر میشوند بعد ازورود به قصر بارون ژول به اون مشکوک میشود و در نهایت متوجه میشوند همه این صحنه سازی ها کار بارون و همدستش بوده که به دنبال صدای مشابه برای ربات همسر فوت شده اش میگشته تا او را کامل دوباره بازسازی کند
قسمت دهم : دور دنیا Around the world
آقای فاگ یک جغرافیدان است که معتقد است عصر جدیدی رسیده و این امکان وجود دارد که دور دنیا رو تنها در 80 روز گشت. برای اثبات آن آرتیموس و گروه تحقیقاتی را استخدام میکند و بیست هزار پوند جایزه می گذارد . که در نهایت آنها برنده می شوند وپول به دفتر مجله آزتیموس می رسد .
قسمت یاردهم : شهر چارلزتن charleston
آرتیموس لوکاس برای تحقیق به شهر چارلزتن رفته ولی آنجا توسط یاغی های شمالی گروگان گرفته میشود تا توجه اذعان عمومی را جلب کنند و در ازای آن پول و اسلحه تحویل بگیرند . ژول به همراه دوست دریانورد خود وامیلی خود را یکی از یاغی ها جا میزند تا به باند آنها وارد شود وآرتیموس را فراری دهد.
قسمت دوازدهم : آلباتراس Albatross
آرتیموس و گروه تحقیقاتی توسط پروفسور هنری جیمسون به یک سفر هوایی دعوت میشوند . آنها در حین سفر ناگهان به یک کشتی هوایی به نام آلباتراس که صاعقه افکن است برخورد وسقوط میکنند ومتوجه میشوند هنری جیمسون یک مامور امنیتی مخفی است و آنها را برای کمک دعوت کرده چون آلباتراس ساخته ی کاپیتان نمو است و آرتیموس بیشترین آشنایی را با اون دارد . درنهایت ژول با ایده ایی که از سرخپوستان می گیرد کشتی نمو را مغلوب می کند.
قسمت سیزدهم : رودخانه نیجر Niget River
کلاویس مرد ثروتمندی است که گروه تحقیقاتی آرتیموس را استخدام کرده که به سفری برای پیدا کردن کرگدن صدفی بروند . اما در میان راه به طرز مشکوکی دچار حادثه های مرگبار میشود . ژول به مستخدمین شک میکند و متوجه میشود این سوء قصد ها از طرف آنهاست که در نهایت متوجه میشوند مستخدمین سندی در دست دارند که اگر کلاویس در تصادف کشته شود دارایی او به آنها می رسد.
قسمت چهاردهم: رودخانه آمازون Amazon River
آرتیموس و گروهش به عروسی دختر گارال یکی از دوستان قدیمی آرتیموس در رودخانه نیجر دعوت میشوند .در میان مراسم گارال به جرمی که بیست سال پیش مرتکب شده بوده دستگیر میشود . گارال که نام واقعی اش دکاستر است از آرتیموس کمک میخواهد و در نهایت با ترجمه اعتراف نامه همکار سابق دکاستر توسط دلنوی حکم آزادی دکاستر را می گیرندواو را برای همیشه تبرئه می کنند.
قسمت پانزدهم : ابوالهول قطبی The polar sphinx
کاپیتان گای برای تکمیل نقشه دریایی خود آرتیموس و گروهش را به سفر دریایی قطب جنوب دعوت میکند . اما در بین راه مسیر را تغییر میدهد . آرتیموس آنجا متوجه میشود که گای در اصل به دنبال برادر خود که مدتها قبل به این سفر عجیب که به دستور کاپیتان نمو بوده آمده است. آنها برادر گای و ابوالهول که قدرت مغناطیسیه فوق العاده ایی دارد را می یابند و کاری میکنند تا به دست کاپیتان نمو نیفتد.
قسمت شانزدهم : سفر به مرکز زمین Center of The Earth
پرفسور لنون از آرتیموس میخواهد که برای یافتن یوهان، پسر آرنی ساکنیسون به زیر زمین برود زیرا او برای اثبات تئوری پدرش دست به کار خطرناکی زده و ممکن است آنجا کشته شود. ژول امیلی و آرتیموس زیر زمین یوهان را زخمی پیدا میکنن و آنجا همه کشفیات آرنی را به چشم میبینند وبا سند و مدرک بر می گردند و تئوری پدرش را به همه ثابت می گنند.

قسمت هفدهم : صاحارا sahara
آقای استینز گروه تحقیقاتی را به صحرای صاحارا دعوت میکند تا درباره عملیات سد سازی در آنجا مقاله بنویسند. اما اهالی روستای آنجا با خرابکاری مانع انجام پروژه می شوند ولی ژول و آرتیموس مشکوک شده و متوجه میشوند کارشکنی از سوی خود مسئولین پروژه برای به جیب زدن بودجه عملیات است .
قسمت هجدهم : جزیره اسرار آمیز Myterious Island
سایروس دوست آرتیموس او و همراهانش را به پرواز با خانه مسافرتی اش و تحقیق در جزیره هاوایی دعوت میکند .بعد از سقوط در جزیزه ، آنها متوجه اتفاقات عجیبی میشنود و با کمک ناخدایی که سالها در آن جزیره گرفتار شده بوده توجیحات علمی آن را می یابند و متوجه میشوند بازهم پای نمو در میان است.
قسمت نوزذهم : خلیج بنگال Gulf of bengal
گروهبان مونرو دوست آرتیموس پیغام میدهد که از همسرش که سالها قبل در آتش سوزی پادگان توسط افراد نانا صاحب مفقود شده بود ردی پیدا کرده و از آنها دعوت میکند تا با فیل بخار آبی که ساخته به آنجا بروند. در میان راه آرتیموس به دستیار مونرو مشکوک میشود و متوجه میشوند که در تله ی انتقام نانا صاحب افتاده اند . ژول و امیلی آنها را نجات میدهند و با راهنمایی شعله اعجاب انگیز همسر مونرو را پیدا میکنند.
قسمت بیستم : معدن قدیمی old mine
آرتیموس و همراهانش به معدنی در اسکاتلند میروند زیرا به آنها گفته شده که اشباح و افسونگران مانع کار معدنچیان میشوند.ژول ، امیلی و هری که ادعا میکند یک بار توسط یکی از آنها نجات پیدا کرده به تحقیق میپردازند و در آخر متوجه میشوند شبحی در کار نیست.فقط پیرمردی برای آنکه معدن و نوه ی یتیمش را از دست ندهد سالها آنجا مخفی شده است و با ماده ایی درخشان و سبز رنگ که کشف کرده اند تولید نور میکنند .
قسمت بیست ویکم : کوه ایری moun eyry
آرتیموس و همراهانش برای تماشای مسابقه اتومبیل های پر سرعت به آمریکا میروند اما قبل از مسابقه ماشین غول پیکر عنکبوت شکلی جایزه نقدی مسابقه و آقای دلنوی را می رباید. ژول با تعقیب عنکبوت آن شخص را پیدا میکند .و متوجه میشوند او یکی از سربازان سابق نمو بوده و به دلیل شورش و سرباز زدن از فرمان های او تحت پیگرد نموست .


قسمت بیست و دوم : کوه طلا Golden mount
بن دوست ژول از او و آرتیموس میخواهد تا برای یافتن زمینی که به او به ارث رسیده و یافتن طلا به کانادا بروند.در آنجا متوجه میشوند زمین عاری از طلاست ولی با لنون که یک جوینده طلاست آشنا میشوند و پی نقشه او میروند.بعد از یافتن طلادر کوه آتشفشان سارقان به آنها حمله میکنند و باعث از بین رفتن معدن میشوند. به کمک ژول همه از آنجا نجات پیدا میکنند .و بن در میان خرابه ها با یافتن یک تکه طلا ثروتمند می شود.
قسمت بیست وسوم : کشتی چَنسلر Chancellor
آرتیموس و همراهانش برای تحقیق در آمازون بر کشتی چنسلر سوار میشوند . در بین راه کشتی آتش میگیرد و ژول به یکی از مسافران به نام رودی مشکوک میشود .رودی برای نمو ماده انفجاری دزده تا با او معامله کند .ژول همه مواد منفجره را نابود میکند و این معامله را به هم میزند .
قسمت بیست و چهارم : گنجینه ی پاشا Kamylk pascias treasure
کمیل پاشا مرد ثروتمند مصری قبل از مرگ نقشه گنجی به آقای تراگامن و وکیلش آقای انتیفرکه پیرمردی حواس پرت و کم بیناست می دهد. این گنج به صورت معما ست.به همین دلیل برای یافتن مابقی آن به آرتیموس مراجعه میکنند تا کمکشان کند.آنها به جاهای مختلف سفر میکنند و بالاخره بعد از گذشتن از خطرهای بسیار به آن دست می یابند .
قسمت بیست و پنجم : شهر پولادین Steel city port 1 قسمت اول
آقای نیکلز و جیمسون ماموران امنیتی خبر میدهند که جزیره ای در میان اوقیانوس اطلس ظاهر شده و میخواهند تا آرتیموس و ژول همراهشان بیایند و در پیدا کردن نمو کمکشان کنند.در این میان پدر ژول که برای خبر گرفتن از اوضاع درسی پسرش به پاریس آمده به آنها مشکوک میشود و گروه تحقیقاتی را تعقیب و میکند.آنها وارد ناتیلوس میشوند تا نقشه ی نمو را پیدا کنند ولی قبل از ترک آنجا پدر ژول گیر می افتد.
قسمت بیست و ششم : شهر پولادین قسمت دوم Steel city part 2
ژول امیلی آرتیموس و مامورین امنیتی به ناتیلوس باز میگردند تا هم پدر ژول هم نقشه ی شهر پولادین را بیابند. نمو همه ی سران کشورها را به آنجا دعوت کرده تا تمام خشکی ها را با نیروی رسانش به هم بچسباند .ژول با قطع کردن هسته ی قدرت مرکزی شهر آنجا را نابود و نقشه ی نمو را به هم میریزد .نمو ناپدید میشود .و همه به همراه پدر ژول به دفتر مجله باز میگردند و قرار میشوند زین پس ژول هم برای مجله مقاله بنویسد.